به دنیا آمدم امّا به من دنیا نمی آید

اصولن لانه ی کرکس به طوطی ها نمی آید

بدون عشق آسان در هزاران مشکل افتادم

به شرح حال من کأساً و ناولها نمی آید

من از دیروز و امروزم گذشتم هر دو را دادم

ولی افسوس، دست من دوتا فردا نمی آید

تهِ فنجان من دنبال سرسبزی نباش آقا!!!

بهار من قسم خورده پس از سرما نمی آید

تمام عید ها با دفتر تقویم من قهرند

برایم روز خاصی غیر عاشورا نمی آید

جزای سیب خوردن نه، جزای عشق را دادم

بفهمم آدمِ عاقل پیِ حوّا نمی آید